استفاده بیش ازحد از سموم و کودهای شیمیایی منجر به مشکلات بهداشتی حاد و مزمن و اثرات نامطلوب بر بهره وری کشاورزی، تنوع زیستی، سلامت خاک و آب های زیرزمینی شده است. برای حل این مشکلات عملیات مناسب کشاورزی (GAP) (Good Agricultural Practices) به عنوان یکی از ضرورتها در حوزه توسعه پایدار کشاورزی با فناوری های دوست دار محیط زیست برای سلامت و امنیت غذایی و پایداری سیستم تولید اشاعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی مؤلفه های مدیریت فرایند تولید برنج با پذیرش فناوری های GAPاست. جامعه آماری پژوهش 25590 نفر از شالی کاران شهرستان ساری می باشند که با نرم افزار G-Power، 170 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و روایی تشخیصی با شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) تأیید شد. پایایی پژوهش نیز با شاخص آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی انجام شد. برای بررسی مؤلفه های تبیین کننده مدیریت فرآیند تولید برنج با پذیرش فناوری های GAPاز روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار Smart PLS3 استفاده گردید. نتایج نشان داد که بر اساس ضریب مسیر و واریانس استخراج شده از میان مؤلفه های تبیین کننده فعالیت های مدیریت فرایند تولید برنج با GAP، مؤلفه عملیات پس از برداشت (با ضریب مسیر 0/912) مؤثرترین عملیات است. مدیریت عملیات مناسب قبل از کاشت، مدیریت عملیات مناسب برداشت، مدیریت عملیات مناسب داشت و مدیریت عملیات مناسب کاشت به ترتیب در اولویت های بعدی می باشند. ارائه تـسهیلات بلاعوض و رایگان برای کشاورزان با درآمد کمتر در مواردی مانند آزمـون خـاک، آزمایشگاه های آب، به عنوان یک سازوکار تسهیل کننده در افزایش ترغیب بهره برداران به اقدامات پیشگیرانه مدیریت مزرعه و نیز اجرای سیستم الگوی کشت با پهنه بندی نواحی شالی کاری منطقه از نظر شرایط آب و هوایی برای برداشت زودهنگام یا دیرهنگام برنج و ترویج کشت خشکه کاری برنج برای مدیریت آب و انرژی پیشنهاد می شود. در این راستا افزایش استفاده از روش های ترویجی مناسب مانند مزارع نمایشی نتیجه ای و مدرسه مزرعه کشاورز برای مشارکت کشاورزان در به کارگیری عملیات مناسب کشاورزی و مدیریت تلفیقی آفات مؤثر است.